غلبهی گردشگری بر زیارت؛ عرفی سازی و تجارت زدگی
رضا اکبری- پژوهشگر گفتگوی ادیان
مقدمه
مناسک زیارت با هرچه فاصله گرفتن زمانی از تاریخ صدر اسلام بهویژه در جوامع معاصر از مبانی و اصول و اهداف خود نیز دور گردیده و همراه با دیگر پدیدهها، اندکاندک صورتی دنیایی (سکولار) به خود گرفته است. برای مثال تمایل به جنبهی گردشگری و توریستی و کمرنگ شدن جنبهی معنوی، زیارتی و قدسی آن را میتوان از مصادیق بارز آن دانست. بر این اساس در نوشتار حاضر تلاش میشود به مشترکات و تمایزات این دو و اینکه چگونه این پدیده تغییر مییابد، تأمل نمایم.
منافع و سودهای کلان اقتصادی حاصله از حج و زیارات دیگر امر بدیهی به نظر میرسد. حج، دربرگیرنده منافع بسیار برای مسلمین است و زائران كشورهای اسلامی در این اجتماع بینالمللی، از آن منافع بهرهمند میشوند؛ چنانكه آیه كریمه بیانگر است:
«در میان مردم آهنگ حج را صلا ده تا پیاده یا سواره، بر شتران لاغر (رهوار) از سرزمینهای دور بهسوی تو آیند و شاهد منافع خود باشند و در روزهای معین خدا را یاد كنند كه آنان را از گوشت حیوانات روزی داده است. پس بخورید از آنها و به مستمندان نیازمند بخورانید.»[1]
این آیات، به نكاتی در فلسفه حج اشاره دارد:
- یاد خدا كردن و روحیه ایمانی و معنوی را تقویت نمودن.
- شاهد منافع خود بودن كه به دلیل اطلاق و عدم تقیید به قید خاص، شامل منافع مادّی و معنوی است و منافع اقتصادی را نیز شامل میشود.
- متعاقب آن، از گوشت قربانی خوردن و خورانیدن و اطعام به مستمندان سخن گفته است.
ابن عباس در تفسیر آیه كریمه میگوید:
«منافع یاد شده در آیه؛ عبارت است از منافع دنیا و آخرت؛ منافع آخرت خشنودی خداوند است و منافع دنیا آن چیزی است كه مردم از گوشت قربانی و تجارت به دست میآورند.»[2]
محمد بن سنان میگوید: امام علی ابن موسیالرضا (علیهماالسلام) در پاسخ به سؤالاتی چند كه طی نامهای برای من نوشتند، از فلسفه حج نیز سخن گفتند و پس از ذكر اسرار عبادی و عرفانی و آثار معنوی و فرهنگی و تربیتی و تاریخ آن، به اقتصاد و آثار معیشتی نیز اشاره كردند. در بخشی در این نامه آمده است:
«یكی از علل وجوب حج منافعی است كه از این رهگذر به همه خلق میرسد و نیز منافعی است كه نصیب كسانی كه در شرق و غرب و خشكی و دریا هستند میشود؛ چه آنهایی كه حج میگزارند و یا آنان كه به حج نیامدهاند؛ اعم از تاجر یا واردكنندگان، فروشنده یا خریدار، پیشهور یا مستمند؛ و همچنین حج تأمینکننده نیازهای ساكنان اطراف و امكنهای است كه میتوانند در موسم اجتماع كنند تا بدینوسیله شاهد منافع خود باشند.»[3]
بهموجب این روایت آثار اقتصادی حج منحصر به حجگزاران نیست؛ بلكه میلیونها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر میبرند و هزاران خانواده در حرم و خارج حرم و حوالی مكه و كسانی كه در اقصا نقاط، بهنوعی با منافع حج سروکار دارند، از بركات حج بهرهمند میشوند. لازم به ذکر است که عواید و سودمندیها و برکات اقتصادی فقط برای حج نیست؛ بلکه زیارت نیز چنین کارکردی دارد. عواید اقتصادی که زیارت برای جوامع دینی دارد اگر بیشتر از حج نباشد کمتر هم نیست.
كشاورزی كه محصول تولید میكند، هنرمندی كه آثار هنری و دستی میآفریند، دامداری كه دام میپرورد، رانندهای در حملونقل مشاركت دارد، بازرگانی كه آذوقه و نیاز زائران را بهصورت كلی و جزئی فراهم میسازد و سایر اصناف و اهل حرفه كه در پدید آوردن امكانات این سفر سهیماند، همگی از منافع زیارت و حج بهره میبرند.
در بازار اقتصادی زیارت، میلیونها انسان از خرد و كلان تغذیه میشوند، نیاز سالانه خود را تأمین میكنند؛ و حتی فقرایی كه قدرت كار ندارند، از احسان و انفاق حاجیان و زائران بهره میبرند و اگر این امكانات و همین عواید اقتصادی با برنامهای دقیق پیاده میشد، اثرات بزرگی بر پیشرفت جوامع اسلامی میداشت.
وجوهات شرعیه، صدقه و انفاق، اعانه بسیار ارزشمندی برای نیازمندان خواهد بود و نیز سوغات سفر كه نباید منحصر به نزدیكان و اقوام باشد؛ بلكه سهم مساكین و محرومان نیز بهگونهای در آن لحاظ گردد تا از این رهگذر به آشنا و بیگانه مساعدتی هرچند اندك عاید گردد و موجب تحبیب قلوب و پیوند اجتماعی افزون باشد.
امام صادق (علیهالسلام) در روایتی به بیان آثار اقتصادی و معیشتی حج پرداخته و در پاسخ به هشام بن حكم كه فلسفه وجوب حج را میپرسد، چنین میفرماید:
«مقرر شد تا مردم از شرق و غرب به این سرزمین بیایند و یكدیگر را بشناسند و همه گروهها از تجارت و حملونقل كالا از شهری به شهر دیگر بهره گیرند؛ و چارپادار و شتربان سود برند و آثار و اخبار پیامبر خدا شناخته شود و در خاطرهها تجدید گردد و فراموش نشود و اگر قرار بود هر جمعیتی تنها از كشورها و شهرهای خودشان و حوادث و مسائل منطقهای سخن بگویند مردم نابود میشدند و شهرها ویران میگردید و بازرگانی و سودآوری تعطیل میشد و اخبار و حوادث در پرده ابهام میماند و كسی بر آنها آگاهی نمییافت.»[4]
بهرغم تمام پیامدهای نیکی که زیارت در زندگی بشر داشته و دارد، در زمانهی مدرن این پدیده با چالشهای مهم و تأثیرگذاری روبرو گردیده است. یکی از چالشهای فراروی زیارت غلبهی جنبه گردشگری و سیاحت بر جنبهی دینی و قدسی آن است که خواسته و ناخواسته صورت میگیرد. «زیارت و دیانت تجربهی عالم و آدمی است که در دورهی جدید از متن فرهنگ و زندگی انسانها در بسیاری از جوامع مدرن و معاصر به پیرامون رانده شده و جای خود را به جهانگردی و سیاحت سپرده است. جهانگردی و توریسم فراوردهی ذائقهی فکری، عقلانی و مدنیت زمانهای است که انسانش هویت خود را در آینهی تاریخ و موزههای عالم مدرن مییابد و میشناسد و میفهمد.»[5]
در زمانهای نهچندان دور آنچه در مسافرتها اهمیت داشت، معمولاً انگیزهای قدسی بود که زائران را با آنهمه دشواری مشتاق حضور میکرد اما با توسعهی تاریخ و قرار گرفتن آن در زمانهای که از آن به مدرنیته یاد میشود تحولی در کمیت و کیفیت زیارت هم پدید آمده است.
مسئلهی یاد شده (به حاشیه رفتن زیارت و خالی شدن آن از محتوای دینی و غلبهی گردشگری، تفریح و سیاحت) در برخی روایات هم دیده میشود. «در آخرالزمان مسافرت و بیرون رفتن مردم برای حج به چهار گروه، بیشتر اختصاص پیدا میکند: حکمرانان برای تفریح و گردش، ثروتمندان برای تجارت و دادوستد، فقراء برای گدایی و قاریان برای سمعه و ریا...»[6]
چه تفاوتی بین زیارت و سیاحت و گردشگری وجود دارد که سبب میگردد ما آن را بهعنوان یک آسیب، چالش و مانع مقابل زیارت تلقی کرده و به دنبال راهحل باشیم؟
تشابهات زیارت با سفرهای سیاحتی و گردشگری
زیارت از جهاتی با گردشگری، تشابهاتی دارد که دقیقاً همین تشابهات است که بسیاری از گروهها، افراد و سازمانها زیارت را یک فرصت گردشگری قلمداد کرده از مزایای آن سود میبرند.
الف) مسافرتی بودن
هم سیاحت وهم زیارت مترتب بر سفرهای دور و نزدیک بوده که همین امر مجموعهای وسیع از خدمات؛ نظیر حملونقل، هتلداری، بازار، خدمات پزشکی و مراقبتی و... را میطلبد که متوقف بر دادوستد مالی و اقتصادی میباشد.
ب) مکان مندی
در هر دو نوع (سفر زیارتی و هم گردشگری) از اماکن مختلفی بازدید و دیدار صورت میگیرد. اصولاً مکانها چه زیارتی و چه گردشگری رکن اساسی سفر هستند که کلیت سفر و فلسفهی آن به مکان مورد بازدید بستگی دارد و سفر برای آن صورت میگیرد.
1) جنبه ارتباطی
در هردو فعالیت جنبهی ارتباطی کاملاً تعیینکننده است، تمامیت سفر به خاطر برقراری یک نوع ارتباط نزدیک صورت میگیرد. خود سفر و تمامیت آن وابسته به برقراری ارتباط با شبکهی وسیعی از افراد و گروهها است که در نقاط مختلفی بسر میبرند و بهنوعی با این سفر (زیارتی یا سیاحتی) درگیری دارند.
2) فعالیت اقتصادی
هر دو یک نوع کنش اقتصادی به شمار میآیند که تعداد بسیار بزرگی از افراد و دستههای اجتماعی را هم بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم وارد معاملهای مالی و اقتصادی میکند. فرض کنیم زائری از روستاهای مشهد میخواهد به کربلا برود. او برای تأمین هزینههایش ناچار است برخی از بز و گوسفندهایش را به بازار دام مشهد برده و بفروشد. سپس با پولی که به دست آورده، لباسهای نو تهیه میکند که باید با مغازهداران و فروشندگان لباس معامله کند، بعدازآن با قطار به سمت اهواز میرود، در حملونقل بهسوی مقصد وی با تعداد بسیار متعددی از شرکتها نظیر شرکتهای حملونقل ریلی و نیز شرکتهای اتوبوسرانی بینشهری و نیز صاحبان ماشینهای سواری و قایق باید به معامله پول در مقابل خدمات بپردازد که این روند دادوستد اقتصادی تا رسیدن به مقصد و سپس مراجعت ادامه دارد.
در فعالیت و کنش اقتصادی زائر، تنها افرادی که با او مستقیماً وارد معامله میشوند، کنش اقتصادی نمیکنند؛ بلکه هزاران نفر دیگر از دور و نزدیک وارد یک فعالیتی میشوند که یکطرف آن فرد زائر میباشد.
ج) هدفمندی
هردو کنش به خاطر هدفی صورت میگیرند که توجیهگر دشواریها، گاهی خطرات احتمالی و هزینههای مادی سفر میباشد.
اما از درون همین تشابهات؛ تمایزاتی آشکار میگردد که به هرکدام هویتی متمایز از دیگری میبخشد.
تمایزات زیارت از گردشگری و سیاحت
1) تمایز در هدف
زائر بهقصد قربت الی الله و پرداختن به دعا و انابه و مناجات و توسل به زیارت میرود؛ در این نوع سفر انگیزه و هدف باید دینی باشد چون مشروعیت و هستی زیارت منوط به آن است.
اما گردشگر و توریست هدفش سرگرمی، بهره بردن بیشتر از مواهب مادی، لذت از طبیعت و سازههای انسانی است و هدفی ورای مادیت این جهان ندارد؛ اگر هم بهرههای معنویای در طول سفر عارض شود امری جانبی و پیشبینینشده است.
«زائر انسانی است گناه آگاه و زیارت مقام طلب آمرزش و احساس تقصیر و توبه سازی در پیشگاه الهی و در حریم مقدس و متعالی اوست. توریست به مفهوم مدرن آن چنین نیست، توریست بشر رها شده در تقدیر تاریخی خود و بیبهره از احساس گناه آگاهی و وجدان توبه سازی است»[7].
زیارتها تفاوت بسیاری بدین لحاظ با سیاحت و گردشگری دارند و بهجرئت میتوان اظهار داشت که «تصادفی نیست که جمعیتهای توریست در دورهی جدید به هر جا گام نهادهاند و هجوم آوردهاند منشأ و منبع آلودگیهای فرهنگی بسیار بوده و فضاها را به لحاظ معنوی چنان آشفته کردهاند که ترمیم آن بسیار دشوارتر از آن است که به تصور آید. بالعکس زائران از هر مسیری که میگذشتهاند و به هر جا که گام مینهادند با حضور صمیمی، معنوی و روحانی خود منشأ خیرات و برکات بسیار میشدند»[8].
لازم به گفتن است که جنبهی گناهآلود و لذت جویانهی سیاحت و گردشگری متوجه این مطلب نیست که سیاحت و گردشگری با دین و مسائل معنوی ضدیت دارند یا حتماً و ضرورتاً منجر به فساد میگردند؛ بلکه سفر سیاحتی غیردینی میباشد نه ضد دینی و امکان هنجارشکنی و دوری از ارزشهای دینی و اخلاقی در سفر سیاحتی بسیار زیاد است.
2) تقید به احکام
مسئله دیگری که موجب تمایز زیارت از سیاحت میگردد تقیید پذیری زیارت در رابطه با احکام و ضوابط شرعی میباشد. زائرین غالباً به تمام ضوابط شرعی، از قبیل روزه، نماز، مسائل محرم و نامحرم، کسب روزی حلال و حلال و حرام میباشند. زیارت نهتنها زائران را به انجام تکالیف شرعی مقید میکند بلکه علاوه بر ضوابط معمول در دین التزامات و آداب دیگری را هم میطلبد که از آن به آداب زیارت یاد میگردد.
در سیاحت و توریسم تقید به احکام ضرورتی ندارد، اگرچه لازمهی سیاحت عدم رعایت موازین شرعی نیست و میتوان سیاحان و توریستهایی یافت که به احکام شرعی پایبندی قابل تأملی دارند.
3) مصرفگرایی و اسراف
یکی از تحولات ایجاد شده در کنار تجاری شدن فرهنگ یا به تعبیری بهتر در نتیجهی تجاری شدن فرهنگ شیوع فرهنگ مصرفگرایی و اسراف است. میزان اهمیت و توان تأثیر مصرفگرایی در جهان کنونی بهقدری است که برخی از صاحبنظران آن را یکی از مهمترین تغییرات به وجود آمده در قرن کنونی میدانند.
«مهمترين تحول پديد آمده در قرن اخير، گسترش تاريخی مصرف بوده است»[9].
ازنظر بورديو متفکر فرانسوی؛ مصرف تنها ارضای نيازهای زيستی نيست، بلكه متضمن نشانهها، نمادها، ايدهها و ارزشهاست. به تعبير وی؛ «مصرف در دوران جديد، روندی است كه در آن خريدار كالا، از طريق، به نمايش گذاشتن كالاهای خريداری شده، فعالانه در تلاش برای خلق و حفظ هويت خويش است»[10]. بهعبارتدیگر، افراد هويت خود، يعنی چه كسی بودن را از طريق آنچه مصرف میكنند، ايجاد میكنند. درنتیجه میتوان گفت كه مصرف، امروزه هويتبخش است. افراد بهمنظور تعیین جایگاه اجتماعی خویش و نمایش پایگاه اجتماعی هرچه بیشتر به مصرف رو آوردهاند. وبلن نيز در نظريه طبقه مرفه خود، ويژگیهای مصرفی طبقه مرفه را تحليل کرده و مصرفی را در جامعهی امروزی دارای کارکرد هویتبخش دانسته است و اظهار میكند كه؛ «اين گروه، دچار «مصرف متظاهر» هستند»[11].
فرهنگ مصرفی به حدی از شیوع و غالبیت رسیده است که حتی گروههای مرجع جامعه را افرادی که مصرفیترین اقشار جامعه هستند تشکیل میدهد؛ البته در جامعهی اسلامی این حکم کاملاً درست نیست و گروههای مرجع را هنوز از دین متأثر هستند اما بااینحال رسانهها که یکی از ارکان نظام مصرفی هست هم در ترویج این فرهنگ مصرفی و هم در مرجع سازی این مصرفگراها نقش به سزایی دارد.
در جوامع غربی مصرفگرایی و به تعبیر برخی متخصصین دایناسورهای بزرگ مصرف بدون هیچگونه محدودیتی به نمایش گذارده میشوند و تبلیغ میشوند، متأسفانه در سطح کوچکتری مصرفگرایی در جامعهی اسلامی هم در حال وقوع است.
«این دایناسورهای بزرگ، موضوع اصلی موردبحث مجلات و تلویزیون هستند و افراطکاریهای موجود در زندگی آنها و مخارج فوقالعادهشان، موردتمجید قرار میگیرد»[12].
توریسم و گردشگری نیز از هجوم بیامان مصرف در امان نمانده است؛ بلکه میتوان گفت مصرف جزو اساسی توریسم گردیده است. در شهرها، مناطق و اماکن سیاحتی؛ انواعی از مجتمعهای تجاری و تفریحی را میتوان مشاهده کرد، هتلهای چند ستاره با انواعی از امکانات رفاهی، بازارهای متنوع و نیز اماکنی برای به حداکثر رساندن رفاه، آسودگی و خوشگذرانی.
شاید در رابطهی مصرف و توریسم؛ همانطور که یکی از جامعه شناسان معتقد است بتوان اظهار کرد که «انواع توریسم و فعالیتهای مرتبط با آن، نوعی از مصرف هستند»[13].
برخلاف توریسم و گردشگری، در زیارت از مصرف بهقدر رفع نیاز اکتفا میشود، یعنی در زیارت هم مانند سیاحت مصرف وجود دارد اما مصرفگرایی وجود ندارد، زیرا مصرفگرایی یعنی اسراف.
باز هم بودریار در جامعهی مصرفی مینویسد: «تعریف «مصرف» بهعنوان سوختوسوز شکل میگیرد، یعنی بهعنوان اسراف مولد»[14].
پس زیارت نمیتواند با مصرفگرایی همسویی داشته باشد؛ زیرا اسلام، اعتدال و میانهروی در همهچیز و نیز قناعت را اموری لازم برای فرد و جامعهی دینمدار میداند. اسراف و مصرفگرایی یکی از صفات مذموم و ناپسند و عمل شیطان شمرده شده است.
مصرف طيبات و آنچه در شريعت اسلامی حلال شمرده میشود، نامحدود نيست و بايد اصل اعتدال و اجتناب از افراطوتفریط در آن رعايت شود. دوری از اين اصل، پيروی از شيطان معرفیشده است. «ای مردم! ازآنچه در زمين است، حلال و پاكيزه بخوريد و از گامهای شيطان پيروی نكنيد»[15].
اهميت اعتدال در مديريت زندگی فردی و اجتماعی و دوری از اسراف به اندازهای است كه اميرالمؤمنين علی (علیهالسلام) میفرمايد: «هرگاه خداوند بخواهد به بندهای خيری برساند، ميانهروی و تدبير نيكو را به او میآموزد و او را از بیتدبيری و اسراف دور میكند»[16]. زيرا خداوند ميانهروی را دوست و اسراف را دشمن میدارد[17]. همچنين در جای ديگر، نتيجه قهری رعايت نكردن اعتدال در مصرف چنين بيان شده است كه افراد يا جامعهای، امور مالی و اقتصادی خود را درست (با اعتدال و ميانهروی) اداره نكند، گرفتار فقر و سختی میشود[18].
امر مصرف در دین و نیز زیارت هم به لحاظ کمی و هم کیفی امری کاملاً متمایز از سیاحت و گردشگری است، در زیارت به حداقل بسنده میشود؛ زیرا مصرف زیاد باعث دوری و فاصله گرفتن از اقشاری از جامعه میشود که توانایی مالی برای مصرف حداقل را هم ندارند. درصورتیکه در گردشگری هر کس بهاندازهی وسع مالی خود تا بتواند در جهت آسودگی و لذت بیشتر خود مصرف میکند و در این کار مورد تشویق قرار میگیرد.
از سوی دیگر کیفیت مصرف هم به نحو حیرتانگیزی در این دو متفاوت است، در زیارت مصرف در راستای کمال معنوی زائر قرار میگیرد و لباسها، اماکن برای سکونت، محلهای اجتماع، لباس و نیز خوراکها و نوشیدنیها یا در جهت کمال معنوی زائر قرار میگیرند یا اینکه لااقل او را از هدف و آدابی که برگزیده است دور نمیکند.
گردشگر و توریست در جهت رفاه حال خود و کسب لذت بیشتر به کیفیت تأثیرگذار لباس و خوراک و... بر روح و روان خود غافل است و هر آنچه به بیشتر حس خوشی مادی بدهد مورد مطالبهی او است.
در همین راستا است که اماکن سیاحتی مملو از هنجارشکنیها و تباهیهای فرهنگی و انسانی است. در رستورانها و مراکز تفریحی توریستی هر نوع غذایی با هر نوع مادهای طبخ میگردد؛ مثلاً در بعضی از رستورانهای شرق آسیا سوپ جنین انسان سرو میکنند یا برای شهوترانان قاچاق کودکان نابالغ به نحو قابلتوجهی در شرق اروپا و شرق آسیا صورت میگیرد که همهی این انسانها بخت برگشته راهی مراکز تفریحی و توریستی آسیای شرقی و اروپای غربی میشوند.
گفتنی است کیفیت سیاحت در جامعهی اسلامی با جوامع غیر اسلامی متفاوت است و نمیتوان گردشگری و توریسم در مناطق نامبرده را با گردشگری در جامعهی اسلامی کنار هم قرار داد اما بااینحال تفاوتهای ملموسی بین سفر زیارتی و سفر سیاحتی موجود است.
بهجز اینها میتوان تفاوتهایی دیگری هم بین این دو سفر وجود دارند که از ذکر آنها خودداری میکنیم.
در ابتدای این بخش گفتیم که پتانسیل بالای زیارت در جذب توریست و گنجایش قابلتوجه اقتصادی زیارت، موجب غلبه یافتن جنبه تفریحی، گردشگری و توریستی زیارت بر جنبه دینی و قدسی آن گردیده است. همین غلبه موجب گردیده که زیارت هم به بخشی از صنعت توریسم ملحق گردد که اگر چنین امری به وقوع پیوندد فاجعهای معنوی رخ خواهد داد.
غلبهی جنبهی سیاحتی زیارت به معنی از دست دادن همان ویژگیهای اصیلی است که موجبات ساخت هویت دینی را فراهم میکند که نتیجهی آن تجاری شدن و بهموازات آن عرفی شدن زیارت خواهد بود.
نتیجه
«به نظر میرسد که شیوهی زندگی عامه مردم در همه کشورها در قرن بیستم تفاوتهای آشکاری با قرون پیشین پیدا کرده باشد. شیوه زیستفرهنگی امروز مبتنی بر برخی مفاهیم بنیادی چون رفاه، فراغت، سرگرمی، لذتجویی و غیره است و فرآوردههای فرهنگی و هنری امروز در سطح عموم مردم به اینگونه علائق پاسخ میدهند و همین «پاسخ گوئی» است که زمینه تجاری شدن فرهنگ را فراهم ساخته است»[19].
متأسفانه دین و مناسک زیارتی هم کاملاً از این حرکت کلی مصون نمانده است و همانگونه که معصومین (علیهمالسلام) در برخی روایات خبر دادهاند، مشاهده میشود که برخی افراد حج و انواع دیگر زیارت را وسیله تجارت و سودورزی قرار دادهاند. «برای مردم زمانی میرسد كه حج زمامدارانشان برای تفریح و تفرّج و حج توانگران برای تجارت و زراندوزی و حج مستمندان برای سؤال و تكدّی گری است»[20].
وسیله قرار دادن زیارت در جهت تجارت؛ صورتهای مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
زمینها اطراف یا داخل اماکن زیارتی قدر و قیمت بسیاری در میان مؤمنین دارند؛ زیرا تربت این مکانها مقدس و شفادهنده دانسته میشود. البته میزان تقدس و نیز ارزش مادی آن بستگی به امامزاده یا معصومی که در آن مکان دفن است دارد. بههرحال هر مؤمنی آرزو دارد که در کنار مرقد ائمه یا نزدیک به آنها دفن گردد بر همین اساس است که فروش قبور در برخی اماکن زیارتی با قیمتی بسیار گزاف صورت میگیرد.
از طرفی زمینهای اطراف اماکن مقدسه با قیمتهای بسیار بالا برای احداث مجتمعهای تجاری، مغازه، بازار و اماکن دیگر فروخته میشود.
استفاده كردن از اماكن زيارتي بهعنوان وسيلهاي براي جمعآوری پول و هدايا و نذورات، حضور گروههایی از افراد تحت عنوان روضهخوان حرم يا مداح حرم كه اغلب فاقد دانش کافی نسبت به معارف دینی بوده و میزان سواد بسیار ناچیزی داشته و روضه و مداحی آنها هم در حد زمزمه بوده و مردم را به پرداخت وجه بهعنوان نذر و روضه سوق میدهند.
نیز در استفاده از كتابهاي دعا و زیارات نیز بینظمی برقرار است؛ مثلاً چاپ زیارتنامهها با رنگهای متنوع و اسامي گوناگون و ثبت حقوق معنوي آنها به نام اشخاص حقیقی... ازجمله استفادههای ابزاري از زيارت میباشد.
منابع
- قرآن
- نهجالبلاغه
- القرشی الدمشقی، اسماعیل ابنکثیر، تفسیر ابنکثیر، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۲۱ ق.
- ابن ... بابویه قمی، ابی جعفر محمد، علل الشرایع، نجف، المکتبه الحیدریه، 1386 ق.
- ملا صالحی، حکمت الله، «زیارت و دیانت یا جهانگردی و سیاحت»، مجلهی میراث جاویدان، سال سیزدهم، شماره 52.
- محدثی، جواد، فرهنگ زیارت: اهداف، آثار، تاریخچه، مشروعیت، سازندگی و آداب زیارت، تهران، انتشارات مشعر،1388.
- بشیریه، حسین، «ایدئولوژی سیاسی و هویت اجتماعی در ایران»، ناقد، سال اول، شماره دوم، بیتا.
- بورديو، پير، نظريه كنش اجتماعی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، نقش و نگار،1381.
- بودریار، ژان، جامعهی مصرفی: اسطورهها و ساختارها، ترجمه پیروز ایزدی، تهران، نشر ثالث، چاپ دوم، 1389.
- باكاك، روبرت، مصرف، ترجمه خسرو صبوری، تهران، شيرازه،1381.
- دالن، تیموتی، جامعهشناسی مصرف (گردشگری و خرید)، ترجمه علیاصغر سعیدی و مهدی حسینآبادی، تهران، چاپ اول، 1388.
- حر عاملی، محمدبنحسن، وسايل الشيعه، تصحيح محمد مهريزی و محمدحسين درايتی، ج 1، قم، الهادی، 1377.
صابری يزدی، عليرضا، الحكم الزاهره، ترجمه محمدرضا انصاری، تهران، سازمان تبليغات اسلامی،1372.
[1] سوره حج، آیات 27 و 28.
[2] تفسیر ابن كثیر، ج 3، ص 214.
[3] علل الشرایع، ج 2، ص 405.
[4] علل الشرایع، صص 406 ـ 405.
[5] حکمت الله ملا صالحی، زیارت و دیانت یا جهانگردی و سیاحت، ص 64.
[6] جواد محدثی، فرهنگ زیارت: اهداف، آثار، تاریخچه، مشروعیت، سازندگی و آداب زیارت، ص 108.
[7] حکمت الله ملا صالحی، زیارت و دیانت یا جهانگردی و سیاحت، ص 71.
[8] همان، ص 71.
[9] باكاك، روبرت، مصرف، ترجمه خسرو صبوری، ص 120.
[10] پير بورديو، نظريه كنش اجتماعی، ترجمه مرتضی مردیها، ص 42.
[11] تورستین وبلن، نظریه طبقه مرفه، ترجمه فرهنگ ارشاد، ص 100.
[12] بودریار، ژان، جامعهی مصرفی: اسطورهها و ساختارها، ص 53.
[13] دالن تیموتی، جامعهشناسی مصرف (گردشگری و خرید)، ترجمه علیاصغر سعیدی و مهدی حسینآبادی، ص 17.
[14] ژان بودریار، همان، ص 48-49.
[15] سوره بقره، آیه 60.
[16] سید رضی، نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 241.
[17] صابری يزدی، عليرضا، الحكم الزاهره، ترجمه محمدرضا انصاری، ص 748.
[18] حر عاملی، محمدبنحسن، وسايل الشيعه، تصحيح محمد مهريزی و محمدحسين درايتی، ج 1، ص 126.
[19] حسین بشیریه، نظریههای فرهنگ در قرن بیستم، ص 9.
[20] وسائل الشیعه، ج 8، ص 41.
نقل مطالب با ذکر منبع و عنوان « پژوهشکده بین المللی امام رضا علیه السلام- مشهد مقدس» بلامانع است.